صداهای دوست داشتنی!

ساخت وبلاگ
رفتم از نون فاتزی خرید کنم، هدف نون باگت بود ولی داشتم ویترینو نگا میکردم یه چیز هیجان انگیزم بخرم.. یه آقایی ام  کنار من داشت کیکارو برانداز میکرد، من فقط متوجه حضورش بودم... که ایشون گفت: خسته نباشی آقا، لطفا دو تا پیراشکی و .... دیگه بقیه حرفشو توجه نکردم! محو صداش شدم!! صداش اونقد نافذ و رسا و البته آشنا  بود که بی اختیار نگاش کردم، ینی قشنگ زل زدم بهش! کاری که هیچ وقت نمیکنم خب.. البته همزمان با من چن نفر دیگه ام که اونجا بودن با لبخند نگاش می کردن.. یه آقای جوون بود؛ لبخند  زد و گف انگار یکم بلند گفتم.. آقاهه پشت ویترین گف نه، ماشالا صداتون خیلی قشنگ و خاصه... چن نفرم تایید کردن و... یه مکالماتی داشت رد و بدل میشد، تو این فاصله من همش داشتم فک میکردم که من این صدارو از کجا میشناسم؟! قیافش اصلا آشنا نبود!  که یهو یادم اومد ... و طبیعی بود که نمیشناختمش چون ندیده بودمش! بلافاصله گفتم: ببخشین جناب.. شما آقای ر هستین؟ با تعجب که نگا کرد فهمیدم درست گفتم :) خلاصه اینکه بهش توضیح دادم که تو فلان گروه تلگرامی من از صحبتاتون و بحثاتون با خانم "ر" کلی لذت میبرم... میگفت باریکلا به حافظتون واقعا  ولی خب علاوه بر صدای خیلی خاصش، هم اسم بودنش با داداشم هم بی تاثیر نبود در اینکه تو ذهنم ثبت شده...   میگف تا حالا چندین بار بهم پیشنهاد گویندگی و دوبلری و اینا شده... تو همون چن دیقه ای که با هم حرف میزدیم هی تو دلم گفتم خوش به حال دور و بریات! البته اگه به اندازه من از صدات لذت میبرن:) صداش واقعا گوش نوازه، شاید دلنواز، لذت بخشه!+ امروز یه صدای شیک و دلنشین دیگه ام شنیدم :) خیلی خووب بود.. خیلی ناز بود... هیجان زدم کرده بود... خیلــــــــــی مرسی دوست جان یه دختر چشم زاغ...
ما را در سایت یه دختر چشم زاغ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : minnmanama بازدید : 148 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 18:58