یه دختر چشم زاغ

متن مرتبط با «عرشیا گشت» در سایت یه دختر چشم زاغ نوشته شده است

عرشیا

  • کتابخونرو ریخته بودم پایین داشتم تمیز میکردم؛ عرشیام داشت بازی می کرد.. می دویید، توپ بازی میکرد،  وسط دوییدنای بی دقتش به من میخورد که با این ضربه ها! اتومات یه نیم متری جا به جا می شدم و ... سرو صدااام که فراوون... که یهو دیدم  بالای قفسه هاس،به عنوان پله استفاده کرده بود و  یه سه ردیفی رفته بود بالا! رفتم واستادم پشت سرش و کمک کردم بیاد پایین و گفتم دیگه نرو بالا خطرناکه و کلی توضیح... این صحنه چن باری تکرار شد، تا دفعه آخر که یه لحظه کتابخونه ای که یه دیوارو گرفته یه لحظه  از دیوار جدا شد، دیگه دادم درومد: عرشیاااا بیا پایین دیگه ام نرو اون بالا ... با ی,عرشیا,عرشیان سیر,عرشیان سالار شیراز,عرشیا گشت,عرشیان,ارشیا بابازاده,عرشیا خواننده,عرشیا دارو,عرشیان سالار تهران ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها